شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
ترجمه: احمد شاملو
انتشارات: بهداد
خلاصه کتاب: کتاب شازدهکوچولو از زبان خلبانی روایت میشود که هواپیمایش در یکی از صحراهای دوردست آفریقا خراب شده است و آنجا با موجود کوچک عجیبی آشنا میشود: شازدهکوچولو. که از سیارهای دوردست به زمین آمده است. شازدهکوچولو بسیار کنجکاو و دوستداشتنی است و در ضمن اینکه سؤالاتش را از خلبان میپرسد و با او حرف میزند، ماجرای سفرش را نیز برای او تعریف میکند:
او از سیارۀ بسیار کوچکی آمده است که در آن تنها زندگی میکرده است. روزی متوجه روییدنِ گل زیبایی در سیارهاش میشود و بعد از بگومگویی که با گلش میکند، قصد میکند که سیارهاش را ترک کند. او سفرش را آغاز میکند و به سیارات مختلفی میرود که زمین، آخرین آنهاست.
2 دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
همه ی ما تو زندگیمون یه گل سرخ داریم که از خیلی چیزها برامون با ارزش تره شازده کوچولو این حقیقت رو به من یادآوری کرد که بیشتر مراقب گل محبوبم باشم … موقع خوندن این کتاب این بیت از سعدی مدام توی ذهنم بود : به گلستان نروم تا تو در آغوش منی بلبل ار روی تو بیند طلب گل نکند…
من اولین بار سالها پیش این کتابو خوندم.و هربار, هربار که میخونمش امکان نداره اشک نریزم! در تعجبم از این همه زیبایی و این همه معرفت در یک کتاب بسیار کم حجم.کتاب های زیادی خوندم.و واقعا و به جرات, بهترین کتاب خونده شده در عمرمه.امکان نداره جملاتش از یادم بره.یک زندگی آموز بالقوه….